چرا ترکیه با پیوستن سوئد به ناتو موافقت کرد؟
تاریخ انتشار: ۲۴ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۲۲۶۸۹۲
فارس پلاس؛ دیگر رسانهها - مهر نوشت: در نشست سران پیمان نظامی آتلانتیک شمالی، قرار گرفتن دو عضو جدید در صف این جبهه قدیمی و حضور زلنسکی رئیس جمهور اوکراین در جمع اعضای باشگاه ناتو، واکنش روسیه را به دنبال داشت و کرملین رسماً اعلام کرد که تأیید عضویت اوکراین، به معنی کلید زدن یک جنگ جهانی خواهد بود.
با وجود تبلیغات گسترده در مورد وحدت و انسجام اعضای ناتو، مشخص شد که این پیمان نظامی، برای مواجهه با قدرت روسیه، راهبرد عملی ویژه ای ندارد و همچنان به حمایت نظامی از اوکراین و تلاش محتاطانه برای عضوگیری جدید ادامه میدهد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تا قبل از برگزاری نشست سران ناتو در لیتوانی، برخی از کشورها، خواهان هموارسازی عضویت اوکراین بودند اما نهایتاً مشخص شد که ترس از کارکرد دفاعی و امنیتی ماده ۵ منشور ناتو، ترس و هراس بزرگی در دل اعضای قدیمی انداخته و حاضرند دورادور از اوکراین حمایت کنند اما مهر تأیید بر عضویت شتاب زده نزنند، چرا که اگر اوکراین همین حالا عضو شود، در این صورت همه اعضای ناتو به طور مستقیم باید وارد جنگ با روسیه شوند! اما در مورد عضویت سوئد و فنلاند، چنین دغدغهای نداشتند.
تناقض در رویکرد دفاعی ناتو
از زمان تأسیس ناتو در سال ۱۹۴۹ میلادی، شعارهایی همچون دفاع جمعی، همکاری امنیتی و ثبات در میان کشورهای عضو، مورد تاکید قرار گرفته است. اما واقعیت این است که هدف و فلسفه ایجاد این پیمان نظامی، مقابله با قدرت اتحاد جماهیر شوروی بود و حالا که بیش از ۳۰ سال از انحلال ساختار کلاسیک جماهیر شوروی سپری شده، سران ناتو هنوز هم ادعا میکنند که روسیه، تهدیدی علیه امنیت آنان و همچنین تهدید علیه ثبات جهان است. بنا به ادعای سران، ناتو با گسترش قلمرو و عضوگیری جدید، قابلیتهای نظامی جمعی خود را افزایش میدهد و تعهد خود را برای ارائه تضمینهای امنیتی به اعضای خود تقویت میکند. به باور رهبران باشگاه ناتو، گنجاندن اعضای جدید در این سازمان، توانایی ائتلاف را برای جلوگیری از دشمنان احتمالی و حفظ ثبات، به ویژه در مناطق مبتلا به تنشهای ژئوپلیتیکی، تقویت میکند. با این حال، ناتو در پروندههای متعددی از بالکان و لیبی گرفته تا افغانستان و دریای سیاه، هیچگاه نتوانسته حرف اول و آخر را بزند.
مهمترین بهانههای اعلانی و ادعایی ناتو برای شکار عضو جدید از این قرار است: ۱. اعضای جدید قابلیتهای نظامی بیشتری را برای ناتو به ارمغان میآورند و ظرفیت دفاعی کلی اتحاد را غنی میکنند. ۲. افزودن کشورهای پیشرفته تکنولوژیک با نیروهای مسلح قوی، ناتو را قادر میسازد تا آمادگی خود را بهبود بخشد و در عملیات نظامی مشترک به شکل موثرتری شرکت کند. ۳. به اشتراک گذاری تخصص نظامی، اطلاعات و منابع بین کشورهای عضو به تقویت هر دو کشور و اتحاد به عنوان یک کل کمک میکند .۴. ناتو با گسترش دامنه دسترسی خود به کشورهایی که قبلاً بی طرف یا آسیب پذیر بوده اند، ثبات و امنیت را در مناطقی با سابقه درگیری یا بی ثباتی ژئوپلیتیکی تشویق میکند. ۵. حضور ناتو در این مناطق به عنوان یک عامل بازدارنده در برابر اقدامات تهاجمی احتمالی عمل میکند، صلح را ترویج میکند و به ساختار کلی امنیت کمک میکند.
از تمام ادعاهایی که در بالا و از قول مقامات ناتو ذکر کردیم؛ این مورد، از همه عجیبتر و باورنکردنیتر است: «عضویت های جدید در ناتو فرصتی برای ترویج و تحکیم ارزشها و نهادهای دموکراتیک فراهم میکند. چرا که ناتو یک اتحاد سیاسی است و اعضای آن متعهد به حمایت از اصول دموکراتیک، حقوق بشر و حاکمیت قانون هستند. ناتو با استقبال از دموکراسیهای جدید در اتحاد، از تحکیم حکومت دموکراتیک، ارتقای ثبات و تقویت درک مشترک از هنجارهای دموکراتیک در بین کشورهای عضو حمایت میکند!» حال باید پرسید: واقعاً بر اساس ادعاهایی که در اسناد ناتو در پایگاه اینترنتی رسمی این سازمان دفاعی مطرح شده، با یک «اتحاد سیاسی» روبرو هستیم؟ این ادعا در حالی مطرح شده که بارها، بر سر میزان تخصیص بودجه دفاعی؛ بین اعضای ناتو بحث و جدل به وجود آمده و دونالد ترامپ رئیس جمهور سابق آمریکا، صراحتاً اعلام کرد که هزینههای گزاف ناتو فایدهای نداشته است.
در دوران مسئولیت ترامپ، اروپاییها عملاً ترس و هراس احتمال خروج آمریکا از ناتو را تجربه کردند و او اخیراً هم اعلام کرده که ارسال بمبهای خوشهای به اوکراین، اشتباه است. شاید به همین دلیل است که اکونومیست اعلام کرده، اگر ترامپ رئیس جمهور بود، جنگ اوکراین تا این حد طولانی نمیشد. چرا که او اجازه میداد، روسیه اوکراین را تصرف کند!
چه شد که اردوغان کوتاه آمد؟
تهدیدات ناتو علیه مسکو و حمله پوتین به اوکراین، مجموعهای از تحولات سیاسی و امنیتی را به دنبال آورد که ترکیه را نیز درگیر کرد. شاید خود مقامات سوئد به عنوان بزرگترین کشور اسکاندیناوی، فکرش را نمیکردند که در ماجراجویی ناتو، گرفتار شوند. اما این اتفاق روی داد و علاوه بر سوئد، فنلاند نیز عزم پیوستن به ناتو کرد. از آنجایی که شرط پیوستن هر یک عضو جدید، منوط به اجماع و موافقت یکایک اعضای قبلی است، ترکیه برای اعلام موافقت، شروطی بیان کرد.
پیشتر و در جریان نشست و توافقی که در مادرید اسپانیا بین اردوغان و همتایان غربی او شکل گرفت، ترکیه به شکل مقدماتی، با پیوستن سوئد و فنلاند به ناتو موافقت کرد و در مقابل، این دو کشور نیز قول دادند که دغدغههای امنیتی ترکیه در مورد فعالیت گروه تروریستی پ.ک. ک و شبکه کودتاگر فتح الله گولن را جدی بگیرند. اما مشکل اینجا بود که اردوغان، شروط سنگینتر دیگری نیز مطرح کرد. از جمله این که؛ موافقت با عضویت سوئد، منوط به این است که غربیها، از عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا حمایت کنند. اما خیلی زود، آلمان، ایتالیا و آمریکا اعلام کردند که این مسائل، ربطی به هم ندارند. گزارشگر ویژه ترکیه در پارلمان اتحادیه اروپا نیز، به این اشاره کرد که ترکیه نباید به دنبال راه میانبر بگردد. بلکه بهتر است به جای شرط گذاشتن، به معیارهای موسوم به استاندارد دانمارک عمل کند.
ترکیه، تصور میکرد علاوه بر عضویت در ناتو، به خاطر مجاورت با دریای سیاه و نگرش ویژه به تاتارهای کریمه، در موقعیتی خاص قرار گرفته و حالا پس از هفتاد سال حضور در ناتو، میتواند امتیاز چرب و نرمی بگیرد. اما در عالم واقعیت چنین اتفاقی نیفتاد و شاید تنها دستاورد، این بود که جو بایدن اعلام کرده، راه فروش جنگندههای اف ۱۶ آمریکایی به ترکیه هموار شده است. به عبارتی دیگر، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه، با وجود مطالبات حداکثری پیشین، نهایتاً حاضر شد در برابر فشار آمریکا و ناتو، کوتاه بیاید.
مهمترین چالشهای ناتو
با وجود تبلیغات گسترده سران باشگاه نظامی ناتو در مورد فواید و مزایای دفاعی و امنیتی، انتقادات مهمی در مورد عملکرد آن مطرح شده که برخی از آنها عبارتند از:
عدم انطباق با تهدیدات، و عقب ماندن از تحولات: یکی از انتقادات مهمی که در مورد ناتو بیان میشود، عدم تطبیق پذیری این پیمان نظامی با تهدیدات امنیتی نوین است. منتقدان استدلال میکنند که ائتلاف مزبور، در واکنش و تعدیل استراتژیهای خود، همواره عقب مانده و کُند عمل کرده است. از این گذشته، با توجه به تهدیدات غیرمتعارف همچون جنگ سایبری، نیاز ناتو به ارزیابی مجدد قابلیتها، ساختارها و فرآیندهای تصمیم گیری مطرح شده است.
مخارج دفاعی: در شرایطی که اغلب کشورهای جهان با مشکلات اقتصادی مواجه هستند، پیمان نظامی ناتو، سال به سال ولخرجی بیشتری میکند و برخی اعضا، توان بالا بردن هزینه دفاعی را ندارند. انتقاد مهم حول موضوع تقسیم بار میان کشورهای عضو ناتو، بارها مطرح شده است. این اتحاد بر اساس اصل دفاع جمعی عمل میکند، جایی که کشورهای عضو متعهد میشوند که درصد معینی از تولید ناخالص داخلی خود را برای دفاع هزینه کنند. با این حال، برخی از منتقدان استدلال میکنند که عدم تعادل در هزینههای دفاعی، چالشهای سیاسی به دنبال دارد. به عنوان مثال، کشورهایی همچون یونان، بارها تا مرز ورشکستگی رفته اند و نمیتوانند بودجه دفاعی بالایی داشته باشند اما آمریکا، بودجه خود را بالاتر برده و به همین دلیل، بارها به طور آشکار، قبر سر دیگران منت نهاده است!
ناتوانی و عجز در حل تعارض: منتقدان، بارها به عجز و موفقیت محدود ناتو در حل و فصل درگیریهایی که در آنها مداخله نموده، اشاره کرده اند. به عنوان مثال میتوان به بی ثباتی مداوم در افغانستان، درگیریهای طولانی در بالکان و چالشهایی که در جریان مداخله ناتو در لیبی با آن مواجه شد، اشاره کرد.
چالش در فرماندهی و هماهنگی: ناتو در زمینه سازوکارهای ارتباطی و هماهنگی داخلی، با مشکلات جدی مواجه است. منتقدین چنین استدلال میکنند که ناتو چالشهایی در برنامه ریزی و اجرای عملیات نظامی مشترک دارد و چندپارگی، مانع از تصمیم گیری به موقع و منسجم است.
با توجه به چالشهای بالا، میتوان به این جمع بندی رسید که پیمان نظامی ناتو، در شرایط کنونی، برای گذار از مشکلات و اختلافات داخلی و رسیدن به قابلیتهای واکنش سریع و اثرگذار، عملاً ناتوان مانده است.
پایان پیام/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: ناتو سوئد پیمان نظامی کشورهای عضو رئیس جمهور قابلیت ها مطرح شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۲۲۶۸۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همهجانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
تحلیلگران نظامی غربی بر این باورند که پوتین به جای حمله بهدنبال تضعیف ناتو از درون است تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل بتواند در آینده به آنها حمله کند.
به گزارش ایسنا، برخی از کشورهای غربی مانند آلمان و لهستان نسبت به برنامههای احتمالی روسیه علیه سایر کشورهای اروپایی هشدار میدهند، اما اینکه آیا ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه واقعا قصد حمله به ناتو را دارد و حمله ممکن است چگونه باشد، هنوز مشخص نیست.
اعضای ائتلاف ۳۲ عضوی ناتو هر کدام سوگند یاد کردهاند که بر اساس ماده ۵ پیمان واشنگتن از یکدیگر در برابر حمله محافظت کنند. این بدان معناست که حمله روسیه به یک عضو میتواند جرقه جنگی با چند کشور مجهز به سلاح هستهای را ایجاد کند.
این در حالیست که پوتین در ماه مارس هرگونه برنامهای برای حمله به اعضای ناتو را رد کرد و چنین ادعاهایی را «کاملا بیهوده» توصیف کرد. با این حال، روسای نظامی غربی متقاعد نشدهاند. یک ماه پیش از آن، پوتین غرب را با احتمال حمله اتمی به دلیل حمایت از اوکراین تهدید کرد. او به پیشنهاد اخیر امانوئل ماکرون، رئیسجمهور فرانسه مبنی بر اینکه ناتو میتواند برای حمایت از کییف به اوکراین نیرو بفرستد، اشاره کرد.
در همین حال تحلیلگران در گفتوگو با «بیزنس اینسایدر» گفتند که پوتین در حال انجام یک بازی طولانی است و نتیجه جنگ اوکراین و تلاش طولانی مدت روسیه برای تضعیف و فرسایش ناتو عوامل کلیدی در تصمیمگیری در مورد حمله روسیه خواهد بود.
فیلیپ اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس به این رسانه آمریکایی گفت پوتین یک مزیت کلیدی نسبت به غرب دارد. در حالی که رهبران غربی برای دورههای انتخاباتی حدودا چهار ساله برنامهریزی میکنند، پوتین رهبری است که هیچ رقیب جدی برای قدرت خود ندارد. این بدان معناست که او میتواند چندین دهه نگاه به جلو داشته باشد.
اینگرام گفت: «او در حال حاضر خواهان رویارویی مستقیم با ناتو نیست. اما او به شیوهای متفاوت فکر میکند و به شیوهای متفاوت از ما در غرب برنامهریزی میکند و بنابراین، روشی جدا از متد کشورهای ناتو برای انجام کارها دارد.»
فیلیپ اینگرام گفت: «بنابراین، جاهطلبی او در رشد این نیست که سال آینده به کشورهای ناتو و ناتو حمله کند. اما او شرایطی را برای این کار تعیین خواهد کرد.»
تحلیلگرانی مانند اینگرام بر این باورند که پوتین به دنبال تضعیف ناتو از درون خواهد بود تا نقاط ضعفی ایجاد کند که در صورت تمایل میتواند در آینده به آن حمله کند. برای انجام این کار، پوتین احتمالا به اصطلاح «جنگ هیبریدی» روسیه علیه کشورهای ناتو را تشدید خواهد کرد.
آنطور که ناتو میگوید، جنگ هیبریدی «اغلب در مناطق خاکستری زیر سایه یک جنگ متعارف انجام میشود. ابزارها یا ابزارهایی که برای راه انداختن جنگ ترکیبی به کار میروند و با هم ترکیب میشوند، اغلب به سختی قابل تشخیص، نسبت دادن و تایید هستند.» آنها میتوانند شامل گسترش تئوریهای توطئه و اطلاعات نادرست، تقویت احزاب افراطی در برخی کشورها، دامن زدن به تهدیدات تروریستی و راهاندازی حملات سایبری برای تضعیف بنیان جوامع غربی باشد.
روث دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن در این باره میگوید: «خطری که روسیه برای ناتو ایجاد میکند، بعید است که یک تهاجم باشد، بیشتر احتمال دارد که ناشی از طیفی از تهدیدات نظامی و غیرنظامی دیگر باشد؛ آنچه اغلب تهدیدات ترکیبی نامیده میشود.»
به گفته آنها، هدف اصلی این است که ایالات متحده را از «تعهد» خود برای «دفاع از متحدان اروپایی» خود دور نگه دارد، چه با این امید که در یک کمپین نظامی پرهزینه دیگر در جاهای دیگر درگیر شود، یا اینکه از پروژه ناتو خسته شود.
برایدن اسپرلینگ، تحلیلگر شرکت رند به بیزنساینسایدر گفت: «به همین دلیل، من انتظار دارم که روسیه از تمام ترفندها و قابلیتهای موجود در دست خود برای تضعیف وحدت غرب در سالهای آینده استفاده کند.»
برخی اشاره میکنند که روسیه در حال حاضر درگیر جنگ با ناتو است، البته به صورت پنهانی.
رابرت دوور، استاد امنیت بینالملل در دانشگاه هال در بریتانیا هم میگوید این سوال که آیا روسیه به ناتو حمله خواهد کرد یا نه، بیهوده است. او گفت: «روسیه در حال حاضر درگیر درگیری معنادار با کشورهای ناتو و متحدان آنهاست.
جنگ اوکراین محدودیتهای جدی برای قدرت نظامی ناتو ایجاد کرد. این ائتلاف نظامی برای تولید گلولههای توپخانه و مهمات کافی برای اوکراین به تقلا افتاده است. در جریان بنبست در آمریکا بر سر کمک به کییف، کشورهای اروپایی ناتو قادر به جبران این کمبود نبودند و نیروهای اوکراین به ازای هر ۱۰ شلیک نیروهای روس، یک بار پاسخ میدادند و همین هم در بخشهایی از خط مقدم نزدیک به فروپاشی بود.
اسپارلینگ، تحلیلگر شرکت رند گفت، ایالات متحده اخیرا این کمکهای چند میلیارد دلاری به اوکراین را نهایی کرد، اما مشکلاتی که این وضعیت آشکار کرد، عمیق است. او گفت این نقطه ضعفی است که روسیه ممکن است در صورت عدم رفع آن، از آن بهرهبرداری کند.
او افزود: «این درگیری نشان داد که ارتشهای غربی تا چه اندازه برای جنگی که مطابق با شرایط آنها نیست، آمادگی لازم را ندارند. در حالی که ما این شکنندگی را حفظ میکنیم، خطر بیشتری وجود دارد که روسیه فکر کند میتواند دست به چنین کاری بزند.»
دیرموند، کارشناس حوزه ارتش روسیه در کینگز کالج لندن به این رسانه آمریکایی گفت: «تصور یک سناریوی کوتاه مدت یا میان مدت که در آن دولت روسیه منابع لازم برای درگیر شدن در جنگ دیگری در مقیاس اوکراین را داشته باشد، دشوار است. جنگ با ناتو روسیه را نابود میکند، همانطور که پوتین به خوبی میداند، و حتی اگر فکر میکند این احتمال وجود دارد که ایالات متحده برای دفاع از یکی از اعضای ناتو در برابر تهاجم روسیه اقدام نکند، او هیچ نشانهای از تمایل به این موضوع از طریق بازی با رولت هستهای روسی نشان نمیدهد.»
اینگرام، افسر سابق اطلاعات نظامی انگلیس هم گفت، اما هر چقدر هم که طول بکشد، پوتین مصمم است به نوعی پیروزی در اوکراین دست یابد تا بتواند از آن بهعنوان یک پلتفرم برای برنامهریزی کمپین بعدی روسیه استفاده کند. پس از اوکراین، پوتین این میدان را بررسی خواهد کرد و مشتاق بهرهبرداری از فرصتهای بیشتر برای گسترش قدرت روسیه خواهد بود. همانطور که اینگرام میگوید: «او میخواهد اتحاد جماهیر شوروی به دست یک رهبر روسیه بازگردد و این هدف نهایی اوست.»
انتهای پیام